شیخ جعفر کاشف الغطا

شیخ جعفر کاشف الغطا

شیخ جعفر کاشف الغطاء

ولادت
شیخ جعفر کاشف الغطاء در سال 1154 ق در نجف اشرف به دنیا آمد و از همان اوان کودکی به تحصیل علوم دینی پرداخت، در آغاز، مقدمات را نزد پدر آموخت سپس در محضر آیت الله وحید بهبهانی و آیت الله سید مهدی بحرالعلوم به شاگردی پرداخته است.
کتاب معروف او در فقه به نام کشف الغطا است. وی شاگردان بسیاری تربیت کـرده اسـت؛ سـیـد جواد صاحب مفتاح الکرامة و شیخ محمد حسن صاحب جواهر الکلام از جمله شـاگـردان اویـند. او چهار پسر داشته که هر چهار تن ازفقها بوده اند کاشف الغطا معاصر فتحعلی شـاه اسـت و در مـقـدمـه کشف الغطا او رامدح کرده است و در سال 1228 ه ق درگذشته است کاشف الغطا در فقه نظریات دقیق و عمیقی داشته و از او به عظمت یاد می شود 1 .
شیخ جعفر کاشف الغطا, فقیه بزرگ و مجتهد وارسته در عصر خویش بوده است یکی از بزرگان او را چنین توصیف می کند:
بـزرگ بـزرگـان , شمشیر بران اسلام ، استاد پژوهش و تحقیق ، آیت عجیب خداوند که عقلها از درک آن قـاصـرنـد و زبانها لال اگر به علم و دانش او بنگری، کتاب کشف الغطایش که در هنگام سـفـر نوشته است ،تو را از امری سترگ باخبر می سازد واز مقامی والا در مراتب علوم دینی او، چه اصول باشد و چه فروع آگاه می کند.
آری، مـرحـوم استاد میرزا حسین نوری ، صاحب مستدرک الوسائل (ره ) این چنین کاشف الغطا را ستایش می کند و توصیف می نماید 2 .
درست است در هر عصر, عالمان بزرگی داشته ایم که از نظر علم و تقوی کم نظیر بوده و همتایی نـداشـتـند, ولی امروز سخن از شخصیتی است عالیقدر وبزرگ مرتبه که با کتاب ارزنده کشف الـغـطا خود فقه و دشواریهای فقه را شکافت وهمانند کشتی که حباب دریا را می شکافد نام آن بزرگوار جعفر بن شیخ خضر جناجی نجفی و معروف به کاشف الغطا است او در سال 1154 ه ق در نجف اشرف چشم به جهان گشود و از همان اوان کودکی به تحصیل علوم دینی پرداخت در آغازمقدمات را نزد پدر خود آموخت و سپس از محضر بزرگانی نظیر: شیخ محمد مهدی فتونی و آقا محمد باقر وحید بهبهانی و سید مهدی بحرالعلوم کسب دانش کرد و به مرتبت والایی از علم و عمل نائل آمد که بزرگان در حق او گفته هایی دارند.
اخلاق
کـاشـف الـغـطـا دارای اخـلاق الـهـی بود وارسته ، فروتن ، سخاوتمند، غیور،متواضع، مجاهد و با مـسـتـمندان از هر راهی که می توانست برای فقرا پول جمع آوری می کرد و بر آنان انفاق می نمود حتی نوشته اند که گاهی خود به پول جمع کردن می پرداخت و در عبای خود پول جمع آوری و در همان مجلس بر فقرا و بیچارگان تقسیم می نمود.
در دل شب ، برای عبادت و راز و نیاز بیدار می شد و تا سپیده دم ، در حال تضرع و گریه و زاری بود و صـبـحـگـاهـان بـرای درس و بحث ، و برای مقابله با دشمنان دین ومذهب، همانند شیر در این میدانهای خطرناک وارد می شد و همواره پیروز و سربلندبود شب که فرا می رسید، هنگام خوابیدن بـه مـحـاسـبه نفس خویش می پرداخت وگاهی خطاب به خویشتن می گفت : در کوچکی ترا جـعـیـفـر (جعفر کوچولو)می گفتند, سپس جعفر شدی ، و پس از آن شیخ جعفر، و سپس شیخ الاسلام،پس تا کی خدا را معصیت می کنی و این نعمت را سپاس نمی گویی ؟
هـمیشه مردم را به خواندن نماز جماعت سفارش می کرد و بر این امر اهمیت فراوان قائل بود غالبا در مسجدی که می رفت , نماز ظهر را با مردم می خواند، سپس برای نماز عصر، یکی از مؤمنین را ـ که عدالتش ثابت بود ـ به عنوان امام جماعت برمی گزید و خود نیز به او اقتدا می کرد.
مـیرزای نوری (ره ) در مستدرک می نویسد: سید مرتضی نجفی که مرد عادل و باتقوی و فرد مـورد اعتمادی است و در اوایل عمرش شیخ جعفر را درک کرده بود,به من گفت : روزی شیخ جعفر برای نماز ظهر تاخیر کرد و به مسجد نیامد مردم که ازآمدن شیخ ناامید شدند, شروع کردند نـمـاز را فرادی خواندند چیزی نگذشته بود که شیخ وارد مسجد شد و با ناراحتی مردم را سرزنش کـرد کـه چـرا نـمـاز را فرادی می خوانید؟
مگر یک نفر عادل بین شما نیست که به او اقتدا کنید؟
سـپس مؤمنی رادید که تا اندازه ای امکانات مالی نیز داشت، و نماز می خواند فورا به او اقتدا کرده وبـه نـماز ایستاد مردم که شیخ را دیدند به آن مؤمن اقتدا کرده، همه پشت سر اوایستادند و اقتدا کـردنـد آن مـؤمن به قدری شرمنده شد که نمی دانست چگونه نماز راتمام کند پس از ادای نماز ظهر کنار رفته و به شیخ عرض کرد: باید نماز عصر را خودجناب عالی امامت کنید شیخ خودداری کرد او اصرار نمود، تا اینکه بالاخره شیخ ‌گفت : حال که اصرار می کنی، اگر پولی بدهی که همین جـا بر فقرا تقسیم کنیم ، از امامت تو صرف نظر می کنیم آن مرد پذیرفت و دویست شامی (که پول رایج آن زمان بود) به شیخ پرداخت و شیخ جعفر قبل از شروع به نماز عصر، دستور داد فقرا را جمع کنند وهمانطور پولها را بر آنها تقسیم نمود سپس به نماز ایستاد.
شـیـخ نـسـبت به مذهب خیلی تعصب داشت و در برابر دشمنان حق ، بی پروامی ایستاد و مقاومت مـی کرد هنگامی که وهابیها به نجف یورش آوردند و به غارتگری و جنایت دست زدند، شیخ جعفر بـزرگ بـا دسـت و زبان با آنان جهاد کرد واز مذهب دفاع نمود, تا آنجا که جبهه ای در مقابل آنان گـشـود و رزمـنـدگـانـی را بـرای دفـاع از دین آماده ساخت و خود همراه علما و بزرگان دین پیشاپیش آنان به راه افتادو پس از نبردی سهمگین آنان را تار و مار کرده ، از نجف راند و رئیس آنها کـه سـعـود نـام داشـت (و شـایـد از نـیاکان ملک فهد، پادشاه کنونی عربستان باشد ) ناچار پا به فـرارگذاشته و برای انتقام جویی به کربلا حمله کرد، چون دیگر توان مقاومت در برابریاران شیخ جـعـفـر را نـداشـت و اهـل کـربلا با اینکه بیشتر از اهل نجف بودند, تاب مقاومت نیاورده ،تسلیم سـتـمگران شدند پس از آن حادثه برای اینکه نجف اشرف ازهر گزندی مصون بماند, شیخ جعفر قـیـام بـه ساختن سور نجف (دیواری بزرگ دراطراف نجف اشرف ) نمود و محمد حسن خان صدر اصفهانی به دستور آن بزرگوارکار ساختمانی این سور مهم را به عهده گرفت و بنا کرد.
یـکی از کارهای مهم شیخ جعفر را نیز می توان مقابله با میرزا محمد اخباری نام برد این شخص از بزرگترین دشمنان مراجع اصولی بود که تهمتهای ناروا و زشت به علما می زد و در گوشه و کنار فعالیت زیادی بر علیه آنان می کرد شیخ جعفر برای کوبیدن او ناچار به ری سفر کرده و به تبلیغ بر عـلـیه آن فرد اخباری مشغول شد و دراین زمینه ،نامه ها و رساله های مفصلی در رد میرزا محمد اخـباری و مذهب او نوشت و آن قدر کوشش کرد تا اینکه حرکت او را در نطفه خفه کرد و میرزای اخباری ازترس او پا به فرار گذاشت .
آثار علمی و شاگردان
آثـار علمی کاشف الغطا منحصر به چند کتاب فقهی نیست، بلکه یکی از آثارمهم عملی و علمی او را می توان تربیت کردن فرزندانی برجسته و فقیه ذکر نمود که هر یک دریایی از علم و دانش بودند شـیـخ جعفر دارای سه فرزند مجتهد بود که هر سه از فقهای بنام شیعه اند و بزرگترین آنها شیخ موسی است که پدر برای وی احترامی فوق العاده قائل بود و برخی از تالیفات این فرزند به خواهش پـدر بـوده اسـت شـیـخ ‌جـعـفر این فرزندش را بر تمام فقها، به استثنای شهید اول و محقق برتر می دانست درحق او گفته شده است : کسی همانند شیخ موسی آگاه به قوانین فقه نبوده است دوفرزند دیگرش شیخ علی و شیخ حسن می باشند که هر دو مجتهد بوده اند.
شـیـخ جعفر پنج داماد داشته است که این پنج داماد نیز هر کدام از فقهای به نام شیعه می باشند و آنها عبارتند از:.
1 ـ شیخ اسد اللّه تستری کاظمی، صاحب کتاب المقابیس .
2 ـ شیخ محمد تقی رازی اصفهانی ، صاحب هدایة المسترشدین .
3 ـ سید صدر الدین موسوی عاملی .
4 ـ آقا محمد علی هزار جریبی .
5 ـ شیخ محمد, پدر شیخ راضی .
کـاشـف الـغـطـا را شـاگردان بسیار دیگری نیز هست که بیشتر آنها از مجتهدین وشخصیتهای برجسته تاریخ بوده اند و ما برای تیمن و تبرک نام برخی از آنها را ذکرمی کنیم :
1 ـ سید جواد عاملی , مؤلف کتاب ارزنده مفتاح الکرامه که شرح او خواهد آمد.
2 ـ شـیـخ محمد حسن نجفی , صاحب جواهر الکلام که خود نیز به نام کتابش ,یعنی صاحب جـواهـر مـعـروف است هیچ فقیه و مجتهدی از این کتاب ارزشمندمستغنی نیست و نمی تواند باشد.
3 ـ سید محمد باقر صاحب انوار.
4 ـ حاج محمد ابراهیم کرباسی , صاحب اشارات .
5 ـ شیخ قاسم مجیب الدین عاملی نجفی .
6 ـ ملا زین العابدین سلماسی .
7 ـ شیخ عبدالحسین اعسم .
8 ـ سید باقر قزوینی .
9 ـ آقا جمال .
10 ـ شیخ حسین نجفی .
تالیفات
شیخ را مؤلفات بسیاری نیست , ولی آنچه نوشته است ، عالی و ارزنده است :
1 ـ مهم ترین و عالی ترین کتاب وی، کتاب کشف الغطا است که در عبادات می باشد، تا آخر باب جهاد و در آخر نیز کتاب وقف را بر آن افزوده است .
شیخ جعفر این کتاب را در سفر تالیف کرده و از کتابهای فقهی ،به جز قواعدعلا مه ، همراه نداشته است و این کتاب از عجایب روزگار است ،آنچنان که مؤلفش بود.
2 ـ شرح قواعد علا مه .
3 ـ کتاب الطهارة که خیلی مفصل است و در آن اقوال دانشمندان نیز در باب طهارت بررسی شده است .
4 ـ بغیة الطالب , در طهارت و نماز.
5 ـ العقائد الجعفریه فی اصول الدین .
6 ـ غایة المامول فی علم الاصول .
7 ـ شرح الهدایة للطباطبائی .
8ـ الـحـق فـی تصویب المجتهدین و تخطئة الاخباریین ، کتابی است استدلالی در رد اخباریین و اظهار حق اصولیین .
9 ـ رساله منهج الرشاد لمن اراد السداد شاید اولین کتابی است که در ردوهابیان نوشته شده است .
شیخ جعفر همچنین دارای قریحه ای شعری بوده و دیوان شعری از او موجوداست که در آن اشعار بسیار جالب و زیبا سروده است
بین او و استادش آیة اللّه سید مهدی بحر العلوم (ره ) اشعار زیادی رد و بدل می شد که در کتابهای ادبی ثبت است .
وفات
سرانجام شیخ جعفر کاشف الغطا پس از گذراندن عمری سرشار از خدمت به مکتب و امت اسلام ، در روز چـهـارشـنبه، 22 یا 27 رجب سال 1228 ه ق ، پس از هفتادو چهار سال زیستن پربرکت در دنیا، به لقای خدا شتافت و زندگی جاودان خود راآغاز کرد.
پی نوشت ها:
1 آشنایی با علوم اسلامی ،ص 307 ـ خدمات متقابل اسلام و ایران , ص 442 .
2 خاتمه مستدرک علا مه نوری .
3 مفتاح الکرامة، ج 1 ،ص 3 .
4 روضات الجنات . 5
ریحانة الادب ، ج 5 ،ص 24 .